كارن كوچولوي من

اولين سينه خيز من من هم زمان با اولين روزي كه بابابزرگم اينا اومده بودن خونمون درتاريخ ١٣٩٣/٥/٢٣ براي اولين بار سينه خيز رفتم. خيلي باحال بود اخه ميخواستم برم توپمو از اون جلو بردارم،همه خيلي خوشحال شدن و كلي منو تشويق كردن. ...

...

یه شعر عمه جون واسم میخونه اسمش چشم چشم دوابری چشم چشم دو ابرو دماغ و دهن یه گردو حالا بذار دوتا گوش موهاش نشه فراموش چوب چوب یه گردن این هم گردی تن دست دست دوتا پا انگشتها.جورابها ببین چقدر قشنگه حیف که بدون رنگه ...

...

...

...

...

...

اینا عکس های اتلیه هستن ...

اتلیه ی نینی کاج وقتی من 189 روزم بود بردنم اتلیه نینی کاج و ازم عکس های بامزه گرفتن . البته مامانم و عمه م یه هفته فقط تو اینترنت دنبال اتلیه خوب می گشتن بعد از کلی تحقیق تو اینترنت یه لیست بلند از اتلیه های خوب پیدا کردن که بعدش دوباره از بین این اتلیه ها به چندتا اتلیه ی بهتر رسیدن که اتلیه ی اسمان و اتلیه هم اوا و اتلیه نینی کاج و اتلیه سه سیب و اتلیه ایرنگ و اتلیه هیمن و اتلیه پاپا بودن بعدش مامان جونو عمه جونم بیشتر از هم اوا و اسمان و نینی کاج و ایرنگ و هیمن خوششون اومد بعدش به همه ی اتلیه ها زنگ زدن ولی متاسفانه مامانم فقط تا روز شنبه وقت داشت دیگه از یکشنبه باید میرفت سر کار واسه همینم به اتلیه ها گفتن تا شنبه فقط میتونیم بیاییم ...